دهک های پایین جامعه بی دندان شدند وقتی هزینه درمان، لبخند را از لبان می رباید
سلامت دهان و دندان، فراتر از یک موضوع زیباییشناختی، یکی از پایههای اصلی سلامت عمومی و شاخصی مهم برای سنجش عدالت اجتماعی است. اما امروز در جامعه ما، واقعیتی تلخ در حال گسترش است که این شاخص را به شدت تهدید میکند: پدیده “بیدندان شدن” دهکهای پایین جامعه. این دیگر یک هشدار نیست، بلکه یک بحران خاموش است که در آن، شهروندان به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینههای سرسامآور دندانپزشکی، به جای “درمان و یا ایمپلنت دندان” به “حذف” صورت مسئله، یعنی کشیدن دندانهایشان، روی میآورند.
آناتومی یک انتخاب دردناک: چرا کشیدن به جای ترمیم؟
تصور کنید کارگری با حقوق ماهانه حداقلی، دچار دنداندرد شدیدی میشود. پس از مراجعه به دندانپزشک، متوجه میشود که دندانش نیاز به عصبکشی و روکش دارد؛ فرآیندی که هزینهاش گاهی معادل نیمی از حقوق یک ماه او یا حتی بیشتر است. در مقابل، گزینه دیگری نیز وجود دارد: کشیدن دندان، که هزینهای به مراتب کمتر دارد.
در این دوراهی، منطق اقتصاد بر منطق سلامت پیروز میشود. فرد برای رهایی از درد و فشارهای مالی، دردناکترین اما در دسترسترین راه را انتخاب میکند. این انتخاب، آغازی بر یک چرخه معیوب است:
-
از دست رفتن اولین دندان: با کشیدن اولین دندان، فشار جویدن به سایر دندانها منتقل میشود.
-
آسیب به دندانهای مجاور: جای خالی دندان باعث کج شدن و آسیب به دندانهای کناری و مقابل آن میشود.
-
تکرار چرخه: به مرور زمان، دندانهای دیگر نیز دچار مشکل شده و فرد دوباره بر سر همان دوراهی قرار میگیرد و باز هم گزینه ارزانتر را انتخاب میکند.
-
نتیجه نهایی: در میانسالی یا حتی جوانی، فرد بخش زیادی از دندانهای خود را از دست داده و با مشکلات جدی در تغذیه، تکلم و البته، اعتماد به نفس مواجه میشود.
چرا سلامت دهان و دندان به کالایی لوکس تبدیل شد؟
این معضل، نتیجهی انباشت چندین عامل ساختاری است که دست به دست هم دادهاند تا دندانپزشکی را از یک نیاز اساسی به یک خدمت لوکس تبدیل کنند.
-
هزینههای سرسامآور مواد و تجهیزات: بخش عمدهای از مواد مصرفی و تجهیزات دندانپزشکی وارداتی هستند و قیمت آنها مستقیماً به نوسانات نرخ ارز وابسته است. این افزایش هزینه، ناگزیر به تعرفههای درمانی منتقل میشود.
-
پوشش ناکافی و تقریباً هیچ بیمهها: بیمههای پایه در ایران، پوشش بسیار محدودی برای خدمات دندانپزشکی دارند. خدماتی مانند عصبکشی، روکش، ایمپلنت، ارتودنسی و حتی جرمگیری تخصصی، عموماً تحت پوشش بیمه نیستند یا سهم پرداختی بیمار در آنها بسیار بالاست. در عمل، بیمهها فرد را تنها در مسیر “کشیدن دندان” همراهی میکنند.
-
اولویتبندی اقتصادی خانوار: در سبد هزینههای یک خانواده کمدرآمد، مخارجی مانند اجارهبها، خوراک و تحصیل فرزندان در اولویت مطلق قرار دارند. در چنین شرایطی، رسیدگی به سلامت دهان و دندان تا زمانی که به یک درد غیرقابل تحمل تبدیل نشود، به تعویق میافتد.
-
تمرکز بر درمان به جای پیشگیری: نظام سلامت ما به طور کلی “درمانمحور” است. آموزشهای همگانی برای پیشگیری از پوسیدگی دندان، استفاده صحیح از مسواک و نخ دندان، و اهمیت مراجعات دورهای، به خصوص در مناطق محروم و مدارس، بسیار کمرنگ است. در نتیجه، مشکلات کوچک به بحرانهای بزرگ و پرهزینه تبدیل میشوند.
زخمی عمیقتر از دهان
عواقب این پدیده صرفاً به مشکلات جویدن و ظاهر فرد محدود نمیشود. این بحران، پیامدهای اجتماعی و روانی عمیقی به همراه دارد:
-
سلامت جسمی: ناتوانی در جویدن صحیح غذا منجر به مشکلات گوارشی و سوءتغذیه میشود. همچنین، عفونتهای لثه و دندان میتوانند خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی و دیابت را افزایش دهند.
-
سلامت روانی و اجتماعی: از دست دادن دندانها تأثیر ویرانگری بر اعتماد به نفس افراد دارد. آنها از لبخند زدن، صحبت کردن در جمع و برقراری ارتباطات اجتماعی اجتناب میکنند. این انزوای اجتماعی میتواند به افسردگی و کاهش کیفیت زندگی منجر شود.
-
کاهش شانس اشتغال: ظاهر آراسته و توانایی برقراری ارتباط موثر، از عوامل مهم در یافتن شغل هستند. فردی که به دلیل نداشتن دندان از ظاهر خود شرمسار است، شانس بسیار کمتری برای موفقیت در مصاحبههای شغلی خواهد داشت.
نیازمند یک جراحی فوری در سیاستهای سلامت
بیدندان شدن اقشار کمدرآمد، یک انتخاب نیست؛ یک اجبار دردناک است که ریشه در سیاستگذاریهای نادرست اقتصادی و بهداشتی دارد. راهحل این معضل، نیازمند یک عزم ملی است: بازنگری فوری در پوشش بیمهای خدمات دندانپزشکی، سرمایهگذاری گسترده در حوزه بهداشت و پیشگیری، و حمایت از کلینیکهای دولتی و خیریه برای ارائه خدمات ارزانقیمت، قدمهای حیاتی برای متوقف کردن این روند فاجعهبار است.
سلامت دهان و دندان یک حق همگانی است، نه امتیازی برای ثروتمندان. تا زمانی که یک لبخند سالم، هزینهای به اندازه تمام دارایی یک خانواده داشته باشد، باید در عدالت و کارآمدی نظام سلامت خود شک کنیم.